خاطره عشق
پسر گلم امير علي جان يكي يكدونه مامان تمام ثانیه های عمرم به تو تعلق داره و هر ثانیه بیشتر از ثانیه قبل دلداه و عاشق تو میشم ... نمی تونم حتی یه لحظه دوری تو تحمل کنم ... اونقدر احساس وابستگی ام به تو زیاد شده که حتی زمانهائی که در خواب ناز به سر می بری بازم دل مامانی برات تنگ میشه و میام بالای سرت و لحظاتی را به تو خیره میشم و اونجاست که باز هم خدایم را بخاطر وجود نازنینت در زندگی ام شکر می کنم ... آری عزیزم روزهای مادرانه را با تو می گذرونم و هر لحظه اش برایم خاطره ای بس شیرین و فراموش نشدنی است ... روزهای مادرانه یکی پس از دیگری می گذرند و من شاهد هر لحظه اش هستم ... می بینم که پسرک ملوسم چگونه از پهلوئی به پهلوی دیگر می غلت...
نویسنده :
مامان وبابای امیرعلی
12:26